پارسا جونپارسا جون، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره

برای عزیزترینمان

انتخاب اسم گل پسر ما

پسر مامان سلام قرار نبود تا به دنیا اومدنت بیام و دوباره برات بنویسم ولی خب جور شد دیگه ایندفعه دیگه میخوام درباره انتخاب اسمت بنویسم میدونی من و بابایی از دوران عقدمون دوست داشتیم اگه خدا یه پسر بهمون داد اسمش رو بذاریم پویا ولی من الان نظرم یه ذره عوض شده من میگم بذاریم پارسا البته بابا محسنم موافقه امیدوارم که خودتم وقتی بزرگ شدی از این اسم خوشت بیاد گلم الان من و بابایی از آزمایشگاه اومدیم از دست این خانم دکترا که هی ما رو میفرستن آزمایش ... نمیدونم چرا اینقدر کمرم درد میکنه نکنه تو ناقلا میخوای زودتر به دنیا بیای شاید .... راستی آخرشم شما نیومدی تو خواب مامانی بهت گفته باشم پس اسم گل پسر ما شد آقا پارسا البته هنوز به هیچکس ...
12 مهر 1390

شمارش معکوس

گل پسر مامان سلام خوبی الان داریم با بابایی از دکتر میایم بابا زودتر به دنیا بیا دیگه آخه ما که خسته شدیم از بس که رفتیم سونوگرافی و آزمایش .... البته هرکه طاووس خواهد جور هندوستان کشد بله دیگه با تاریخی که آقای دکتر بهمون داده شما باید ٢١ روز دیگه به قول بابایی قدم رو چشم ما بذاری و خونه ما رو با اومدنت روشن کنی انشالله . راستی ناقلا چرا فقط تو خواب بابایی میری چند شب پیش خوابتو دیده بود خلاصه که خیلی ذوق کرده بود آخه میگه شما تو خواب خیلی ناز بودی بابا محسن میگه تو رو بغل هیچکس نمیداده چه خود خواه مگه نه .... بابایی میگه نه خودخواهی نیست پسر خودمه . تو خواب اینقدر قربون صدقت رفته که به قول خودش دیگه شورشو در آورده پسر مامان قول بده که ...
4 مهر 1390
1